حدیث موضوعی فضائل علی(ع) - امام علی(ع) صدای عدالت انسانی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام علی(ع) صدای عدالت انسانی
بذره ، گـر نظـر لطـف بـو تـراب کـند / به آسمان رود و کـار آفـتـاب کـند 
ثامن تم
طراح قالب
ثامن تـــم
روزشمار محرم عاشورا

58ـ اعقل الناس من کان بعیبه بصیرا و عن عیب غیره ضریرا.

ترجمه:

خردمندترین مردم کسى است که بعیب خود بینا و از عیب دیگران نابینا باشد.

59ـ اسعد الناس بالدنیا التارک لها و اسعدهم بالاخرة العامل لها.

ترجمه:

نیک بخت‏ترین مردم دنیا کسى است که دنیا را رها کند و خوشبخت‏ترین آنهادر آخرت کسى است که براى آخرت کار کند.

60ـ ان انفاسک اجزاء عمرک فلا تفنها الا فى طاعة تزلفک.

ترجمه:

نفس‏هاى تو اجزاء عمرتست پس آنها را تمام مکن مگر در طاعتى که ترا بخدا نزدیک گرداند .

61ـ ان النفس لامارة بالسوء الفحشاء فمن ائتمنها خانته و من استأمن الیها اهلکته و من رضى عنها اوردته شر الموارد.

ترجمه:

یقینا نفس آدمى بسیار ببدى و فحشاء فرمان میدهد پس هر که آنرا امین بداند نفس نسبت باو خیانت کند و هر کس از آن ایمنى خواهد او را هلاکش کند و هر که از آن خرسند و راضى شود نفس او را ببدترین جایگاه وارد سازد.

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 11:6 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

حکم کامثال النجوم تبلجت من ضوء ما ضمنت من الاسرار و ترى من الکلم القصار جوامعا یغنیک عن سفر من الاسفار

1ـ الوله بالدنیا اعظم فتنة.

ترجمه:

بدنیا شیفته شدن بزرگترین گرفتارى است.

2ـ العلم کنز عظیم لا یفنى.

ترجمه:

علم و دانش گنجینه بزرگى است که فانى نشود.

3ـ الدین شجرة اصلها التسلیم و الرضا.

ترجمه:

دین درختى را ماند که ریشه‏اش تسلیم و رضا (بر مقدرات الهى) است.

4ـ الجهاد عماد الدین و منهاج السعداء.

ترجمه:

جهاد (در راه خدا) ستون دین و روش نیکبختان است.

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:59 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

51ـ یابن ادم کن وصى نفسک و اعمل فى مالک ما تؤثر ان یعمل فیه من بعدک.

ترجمه:

اى فرزند آدم تو خود وصى خود باش و آنچه را که میخواهى از مال و دارائى تو پس از مرگ در باره‏ات انجام دهند تو خود پیش از مرگ انجام بده.

52ـ اذا املقتم فتاجروا الله بالصدقة.

ترجمه:

آنگاه که تنگدست و نیازمند شدید بوسیله صدقه دادن با خداوند تجارت کنید (تا در کار روزى شما گشایشى حاصل شود) .

53ـ من تذکر بعد السفر استعد.

ترجمه:

کسى که دورى سفر (آخرت) را بیاد آرد (تا اجل نرسیده است با توشه تقوى و اعمال صالحه) خود را آماده سازد.

54ـ لو لم یتوعد الله على معصیته لکان یجب ان لا یعصى شکرا لنعمه.

ترجمه:

اگر خداوند (بوسیله پیغمبران مردم را) از معصیت و نافرمانى خود نترسانیده بود (باز هم) براى سپاسگزارى از نعمتهاى او واجب بود که او را نافرمانى نکنند.

55ـ ما اکثر العبر و اقل الاعتبار.ترجمه:

عبرت‏ها و پندها چه بسیارند و عبرت گرفتن و پند پذیرى چقدر کم است.

56ـ الناس ابناء الدنیا و لا یلام الرجل على حب امه.

ترجمه:

مردم پسران دنیا هستند و شخص بر دوستى مادرش ملامت نشود.[ولى دوستى دنیا آنقدر نباید باشد که انسان را وادار بگناه کند]

57ـ ان المسکین رسول الله فمن منعه فقد منع الله و من اعطاه فقد اعطى الله.

ترجمه:

مسکین و نیازمند (که پیش کسى رود و چیزى خواهد) فرستاده خدا است پس هر که او را رد کند و باز دارد خدا را رد کرده است و هر که باو چیزى بخشد بخدا داده است.

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:56 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

ـ از نهج البلاغه.

1ـ التوحید ان لا تتوهمه و العدل ان لا تتهمه.

ترجمه:

توحید آنست که خدا را در وهم و اندیشه نیاورى (خداوند منزه از تجسم در وهم و خیال است) و عدل آنست که او را متهم نسازى) از اعمال ناشایست او را مبرا بدانى) .

2ـ ان لله تعالى فى کل نعمة حقا فمن اداه زاده منها و من قصر عنه خاطر بزوال نعمته.

ترجمه:

البته براى خداى تعالى در هر نعمتى حقى است (که باید در برابر آن سپاسگزارى کرد) پس هر که آن (شکر نعمت) را بجا آورد خداوند آن نعمت را بر او زیاد گرداند و کسى که در اینمورد کوتاهى نماید خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.

3ـ اذا قدرت على عدوک فاجعل العفو عنه شکرا للقدرة علیه.

ترجمه:

هر گاه بر دشمنت ظفر یافتى بشکرانه (نعمت) پیروزى از او در گذر.

4ـ من کفارات الذنوب العظام اغاثة الملهوف و التنفیس عن المکروب.ترجمه:

بیچاره و ستمدیده‏اى را بفریاد رسیدن و از شخص اندوهگین غم و اندوه را زدودن از جمله کفارات گناهان بزرگ محسوب مى‏شود.

5ـ یابن ادم اذا رأیت ربک سبحانه یتابع علیک نعمه و انت تعصیه فاحذره.

ترجمه:

اى فرزند آدم زمانى که دیدى پروردگار پاکت نعمتهاى خود را پشت سر هم بتو میبخشد و تو (بجاى سپاسگزارى) او را معصیت و نافرمانى میکنى پس از (عذاب و عقوبت) او بترس. (زیرا این آمدن نعمت پشت سر هم موجب گناه بیشتر و در نتیجه باعث زیادى عذاب و شکنجه خواهد بود) .

6ـ اذا کنت فى ادبار و الموت فى اقبال فما اسرع الملتقى.

ترجمه:

زمانیکه تو (در اثر گذشتن ایام عمر) پشت بدنیا کرده (و رو بطرف مرگ نهاده‏اى) و مرگ (هم بسوى) تو رو میآورد پس چه زود (میان تو و مرگ) ملاقات خواهد بود.

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:52 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

و لله در مالک و ما مالک لو کان من جبل لکان فندا و لو کان من حجر لکان صلدا. (على علیه السلام)

على علیه السلام را اصحاب خاص و شیعیان فداکارى بود که در همه حال در راه محبت و طاعت او از بذل جان مضائقه ننموده و همواره مورد لطف و عنایت آنحضرت قرار گرفته بودند ذیلا بطور اختصار بشرح حال بعضى از آنان اشاره میشود.

1ـ مالک اشتر نخعى:

تعریف و توصیف مالک خارج از آنست که در این چند سطر نوشته است اشاره مینمائیم.میفرماید یکى از بندگان خدا را بسوى شما (براى حکومت) روانه کردم که در روزهاى خوفناک نمیخوابد و در ساعات وحشت و اضطراب از برابر دشمن بر نمیگردد و بیمناک نشود و بر بدکاران از سوزاندن آتش سخت‏تر است و او مالک بن حارث از قبیله مذحج است پس سخنش را بشنوید و فرمانش را در آنچه با حق مطابقت دارد اطاعت کنید فانه سیف من سیوف الله زیرا او شمشیرى از شمشیرهاى خدا است که تیزى آن کند نشود و ضربتش بى اثر نباشد (1) .

آرى مالک سیف الله المسلول بود که با شمشیر آتشبار خود خرمن هستى منافقین را خاکستر مینمود و مقام شامخى داشت که على علیه السلام درباره‏اش فرمود:لقد کان لى کما کنت لرسول الله یعنى مالک براى من چنان بود که من نسبت برسول خدا بودم اگر باین کلام امام توجه دقیق شود آنوقت میزان عظمت و علو منزلت‏مالک روشن میگردد.

ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه میگوید اگر کسى سوگند یاد کند که خداى تعالى در میان عرب و عجم کسى را مانند مالک خلق نکرده است مگر استادش على بن ابیطالب را گمان نمیکنم که در سوگند خود گناهى کرده باشد زندگى مالک اهل شام و مرگ وى اهل عراق را پریشان نمود .

جهت مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:50 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

 

مورخین تعداد اولاد على علیه السلام را مختلف نوشته‏اند و تا سى و شش تن (18 پسر و 18 دختر) ثبت کرده‏اند شیخ مفید و علامه طبرسى 27 اولاد براى آنحضرت ذکر کرده‏اند و ما ذیلا بطور اختصار بدانها اشاره مینمائیم.

1ـ حسن بن على علیهما السلام بزرگترین اولاد آنحضرت بوده و براى دانستن شرح حال و تاریخ زندگانى او بکتاب حسن کیست؟تألیف نگارنده مراجعه شود (1) .

2ـ حسین بن على علیهما السلام دومین اولاد على علیه السلام بوده و براى دانستن شرح حال و تاریخ زندگانى او بکتاب حسین کیست؟تألیف نگارنده مراجعه شود (2) .

3ـ زینب کبرى (عقیله) در سال ششم هجرى بدنیا آمد و در حباله نکاح پسر عم خود عبد الله بن جعفر بود.

4ـ زینب صغرى که کنیه‏اش ام کلثوم بود.

مادر این چهار تن فاطمه زهرا دختر رسول اکرم صلى الله علیه و آله و اولین زوجه على علیه السلام بود و تا فاطمه علیها السلام در قید حیات بود آنحضرت زوجه دیگرى در اختیار نداشت .ـمحمد حنفیه که کنیه‏اش ابو القاسم و مادرش خوله دختر جعفر بن قیس حنفیه است.

6 و 7ـ عمرو رقیه که توأم (دو قلو) بدنیا آمدند و مادرشان ام حبیب دختر ربیعه است.

8 و 9 و 10 و 11ـ عباس (حضرت ابو الفضل) و جعفر و عثمان و عبد الله که هر چهار تن در کربلا بدرجه رفیعه شهادت نائل آمدند و مادرشان ام البنین دختر حزام بن خالد کلابى است که در رثاء فرزندانش گوید:

یا من راى العباس کر على جماهیر النقد 
و وراه من ابناء حیدر کل لیث ذى لبد 
انبئت ان ابنى اصیب برأسه مقطوع ید 
ویلى على شبلى امال برأسه ضرب العمد 
لو کان سیفک فى یدیک لمادنى منه احد

و على علیه السلام ام البنین را برهنمائى عقیل تزویج نمود چون عقیل بانساب عرب آشنا بود حضرت باو فرمود که براى من زنى اختیار کن تا فرزند شجاعى آورد عرض کرد ام البنین کلابیه را تزویج کن که از پدران او شجاعتر کسى در قبائل عرب نبوده است و مقصود على علیه السلام وجود حضرت ابو الفضل بود که با برادران دیگرش در رکاب با سعادت حسین علیه السلام در کربلا شربت شهادت نوشیدند سید جعفر حلى ضمن قصیده غرائى در مورد شجاعت عباس علیه السلام که از پدرش ارث برده بود گوید:

بطل تورث من ابیه شجاعة 
فیها انوف بنى الضلالة ترغم‏ 
فى کفه الیسرى السقاء یقله‏ 
و بکفه الیمنى الحسام المخذم‏ 
قسما بصارمه الصقیل و اننى‏ 
فى غیر صاعقة السماء لا اقسم.

12ـ یحیى که مادرش اسماء بنت عمیس بود و یحیى در کودکى پیش از شهادت پدرش از دنیا رفت .اسماء قبلا زوجه جعفر بن ابیطالب بود پس از شهادت‏جعفر در جنگ موته ابو بکر او را تزویج کرد و محمد از او بوجود آمد پس از وفات ابو بکر على علیه السلام اسماء را بحباله نکاح خود در آورد.

13 و 14ـ ام الحسن و رمله مادرشان ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفى است.

15ـ16ـمحمد اصغر مکنى بابو بکر و عبد الله مادرشان لیلى دختر مسعود دارمیه و هر دو در کربلا بشهادت رسیدند.

17 تا 27ـ نفیسه،زینب صغرى،رقیه صغرى،ام هانى،ام کرام،جمانه،امامه،ام سلمه،میمونه،خدیجه،فاطمه که از زنان دیگر آنحضرت بودند و اعقاب على علیه السلام فقط از پنج تن از اولاد او یعنى حسنین علیهما السلام و محمد حنفیه و حضرت ابو الفضل و عمر میباشد (3) .

پى‏نوشتها:

(1) این کتاب تا کنون دو مرتبه بوسیله انتشارات فراهانى بقطع وزیرى و جیبى چاپ شده است .

(2) این کتاب چهار مرتبه بوسیله انتشارات فروغى بطبع رسیده است.

(3) ارشاد مفید جلد 1 باب 4ـاعلام الورى 

 


شنبه 92/2/7 .:. 10:48 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولو الالباب.

(سوره زمر آیه 18)

ما در این فصل از برادران محترم اهل سنت تقاضا مینمائیم که ذهن خود را از هر گونه اندیشه و ایده‏اى خالى ساخته و سپس بحکم عقل و منطق مانند شخص بى طرفى به نحوه استدلالات ما که در فصول مختلفه کتاب بدانها اشاره شده است توجه نموده و از روى عقل سلیم در اینمورد قضاوت فرمایند و چنانکه آیه شریفه فرماید (فیتبعون احسنه) اگر سخنان ما مورد پسند آنان واقع گردید آنها را بدون اعمال تعصب بپذیرند و یقینا میتوان گفت که چنانچه حضرات سنیان تعصب خشگ و تقلید بیجا را کنار گذاشته و در رد و قبول مطالب عقل و منطق را جایگزین آن گردانند بطور حتم از مندرجات این کتاب با حسن نیت استقبال کرده و در افکار و عقاید خود تجدید نظر خواهند نمود و منظور نگارنده از شرح عقاید فریقین تشدید اختلاف و یا ایجاد تفرقه و پراکندگى میان مسلمین نیست بلکه هدف و مقصود اصلى توضیح و بیان حقیقت امر و راهنمائى و نصیحت برادران محترم است و در هر حال فریقین باید وحدت خود را در برابر ملل غیر اسلامى و غیر مذهبى کاملا حفظ نمایند که از وصایاى پیغمبر اکرم حفظ و نگهدارى کلمة التوحید و توحید الکلمة است.

برادران عزیز:

در اینکه هر کسى باید معتقدات خود را محترم شمارد شکى نیست ولى باید دانست که چه بسا برخى از معتقدات پایه علمى و منطقى نداشته و از دوران کودکى‏در اثر تربیت محیط خانواده و اجتماع در مغز اشخاص جایگزین میگردد و مسلما تغییر چنین افکارى در اثر عادت و استمرار که براى انسان طبیعت ثانوى میباشد بآسانى صورت نگرفته بلکه مستلزم جهد و کوشش در کشف حقیقت و تحقیق و تتبع در ماهیت ایدئولوژى‏هاى مختلف و انتخاب منطقى‏ترین نظریات خواهد بود و در این راه باید هر گونه تعصب خشگ و غیر منطقى که آدمى را از رسیدن بحقایق و واقعیات باز میدارد کنار گذارده شود.

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:46 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

قل هذه سبیلى ادعو الى الله على بصیرة انا و من اتبعنى.

(سوره یوسف آیه 108)

در این فصل صرف نظر از کلیه مباحث گذشته در باره ولایت على علیه السلام و بدون استناد بآیات و روایات وارده فقط به بحث عقلى و استدلالى پرداخته و نتیجه را بمعرض قضاوت بى طرفانه میگذاریم؟

دلیل یکم:

در اینکه خود پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله صاحب وحى و قرآن بوده و عالم برموز آفرینش و اولین شخصیت بشرى از نظر کمال و اخلاق بود میان تشیع و تسنن اختلافى نیست.

اکنون میگوئیم جانشین پیغمبر صلى الله علیه و آله پس از آنحضرت هر کسى باشد لا اقل باید آدم درستکارى باشد.براى اینکه بنفع حریف سخن گفته باشیم از کلیه شرایط لازمه امامت صرف نظر کرده و فقط درستکارى را ملاک عمل قرار میدهیم زیرا کسى که درستکار هم نباشد اصلا شایستگى دخالت در هیچ کار مردم را ندارد چه رسد باینکه در مسند پیغمبر بنشیند و البته این سخن مورد قبول تمام مردم روى زمین خواهد بود بدلیل اینکه اصل بر اینست که همه مردم درستکار باشند حال اشخاص عادى فاقد صفت مزبور شدند چندان مهم نیست اما بر خلیفه مسلمین یعنى بر کسى که ادعاى جانشینى پیغمبر را داشته و مسند آنحضرت را اشغال کرده است فرض و حتم است که امین و درستکار باشد و این امانت و درستکارى تنها در مورد خلیفه بلا فصل نیست بلکه شرط دائمى و اصلى خلافت است که تمام جانشینان پیغمبرباید صدیق و امین باشند،از نشانه‏ها و علائم درستکارى اینست که شخص امین بحق خود قانع بوده و بحقوق دیگران تجاوز نمیکند.از طرفى اگر چیزى یا مقام و عنوانى تماما و فى نفسه مورد ادعا و تصاحب دو نفر قرار گیرد نظر بمحال بودن اجتماع ضدین نمیتوان ادعاى هر دو نفر را صحیح دانست.

مثلا اگر دو نفر (در زمان واحد) هر یک جداگانه ادعاى مالکیت ششدانگ خانه‏اى را داشته باشند و یا ادعاى ریاست یک کارخانه و یا مدیریت شرکتى را بکنند نمیتوان سخن هر دو را صحیح دانست زیرا ششدانگ خانه یا مال اولى است و یا متعلق بدومى است و رئیس کارخانه و مدیر شرکت نیز یکى از آندو تن خواهد بود و هر دو نفر در ادعاى خود صادق نمیباشند (1) .

اکنون پس از تمهید این مقدمات به بیان مطلب مى‏پردازیم.

جهت مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:44 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

یکى از حاضرین گفت در جنگ بدر اگر على چنین بود در عوض ابو بکر هم پهلوى پیغمبر صلى الله علیه و آله نشسته و تدبیر مینمود!مأمون پرسید آیا ابو بکر بتنهائى تدبیر مینمود یا بشرکت پیغمبر و یا اینکه پیغمبر صلى الله علیه و آله بتدبیرات وى نیازمند بود؟آنشخص گفت من پناه مى‏برم بخدا اگر یکى از این سه حالت را بپذیرم(10) !

مأمون گفت پس این کناره گرفتن ابو بکر از جنگ و نشستن او در سایبان چه فضیلتى دارد؟اگر تخلف از جنگ و گوشه نشستن موجب فضیلت و افتخار باشد پس خداوند چرا در قرآن از جانبازان و مجاهدین فى سبیل الله تمجید کرده و فرموده است و فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما (11) .

بعد مأمون باسحاق رو نمود و گفت اى اسحاق سوره هل اتى را قرائت کن اسحاق سوره را خواند تا رسید بآیه و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا (12).مأمون پرسید این آیات در تعریف کیست؟اسحاق گفت در حق على علیه السلام نازل شده است.مأمون گفت آیا على علیه السلام موقعیکه بمسکین و یتیم و اسیر اطعام مینمود بآنها گفته است که انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا (13) ؟

اسحاق گفت چنین خبرى بما نرسیده است مأمون گفت پس مى‏بینید که خداى تعالى به نیت و سریرت على علیه السلام آگاه بوده و بجهت شناساندن آنحضرت بمردم از یک امر پنهانى و فضیلت باطنى وى خبر میدهد.

برای دیدن ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:40 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)

أفمن یهدى الى الحق احق ان یتبع امن لا یهدى الا ان یهدى فما لکم کیف تحکمون؟

(سوره یونس آیه 35)

اگر چه هر یک از استدلالات گذشته در فصول پیشین براى اثبات خلافت بلا فصل على علیه السلام کافى بنظر میرسد ولى براى اتمام حجت و تکمیل مباحث قبلى در این فصل نیز برد پاره‏اى از دلائل اهل سنت که سست‏تر از تار عنکبوت است اشاره میشود تا حقیقت امر براى طالبان حق روشن گردد.

دلیل یکمـچون ابو بکر نسبت برسول خدا فداکارى کرده و هنگام هجرت با او سفر کرده و مصاحب او و رفیق غار بود لذا از روى در قرآن نام برده شده و این فضیلت دلیل شایستگى او بر خلافت میباشد.

رد دلیل فوقـاولا چنانکه در فصل یکم این بخش بثبوت رسید امامت و جانشینى رسول خدا منشأ الهى دارد و امام باید از جانب خدا تعیین شده و بوسیله پیغمبر بمردم ابلاغ گردد همانطوریکه برابر آیه تبلیغ در غدیر خم تعیین و ابلاغ گردیده است.

ثانیا مسافرت ابو بکر با آنحضرت طبق قرار قبلى نبوده بلکه تصادفا در راه باو برخورد کرده بود و طبرى در جزء سیم تاریخ خود مینویسد که ابو بکر از عزیمت پیغمبر اطلاعى نداشت .

برای مشاهده ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

شنبه 92/2/7 .:. 10:38 صبح .:. محمد محمدپور حسین آبادی یاعلی بگو و نظربده ( یاعلی)
.:.  کدنویسی : وبلاگ اسکین  .:.  گرافیک : ثامن تم  .:.
روزشمار غدیر
درباره نویسنده وبلاگ

باسلام.بنده محمد محمدپور حسین آبادی متولد شهریور 1370 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه آزاد واحد کرج هستم. این وبلاگ رو به پیشنهاد دکتر احمد شفازاده، مدرس درس تفسیر موضوعی نهج البلاغه راه انداختم و زیر نظر ایشان وبلاگم رو به روزرسانی می کنم. امیدوارم بتونم یه قطره کوچک از دریای بزرگی و علم مولای خوبیها حضرت علی(ع) رو تو این وبلاگ قرار بدم. به این امید که شامل الطاف الهی قرار بگیریم...یاعلی
آمار یا علی های وبلاگ


یا علی های امروز: 7
یا علی های دیروز: 10
کل یاعلی ها: 154881
روزشمار فاطمیه اوقات شرعی