شفازاده: در مدینه دنیایی خاص داری. متوسل به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میشوی و میتوانی دنیا و عقبای خود را آباد کنی.
احمد شفازاده مجری برنامه روضه رضوان، امسال از اعضای گروه اعزامی صدا و سیما به حج تمتع است، قبل از تشرف او به این سفر معنوی، گفتگویی با وی انجام داده ایم که در زیر می خوانید:
* شما چندبار به حج رفتهاید؟
اولین سفر کادوی ازدواجم بود که از مادرم هدیه گرفتیم. ما تصمیم داشتیم مراسم عروسی نگیریم و مادرم یک سفر حج به ما هدیه داد که اولین سفر عمره من بود. بعد از آن 4 سفر عمره از طرف سازمان داشتم و یک تمتع هم از طرف سازمان سال88 رفتم. این تمتع هم دومین سفر تمتع است، اگر قسمت شود.
مادرم همیشه توصیه میکرد سر نماز دعای «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ» را بخوانم تا حج نصیبم شود. من به سفارش مادر خداب یامرزم این دعا را در همه قنوتهایم میخوانم. جالب است که از سالی که شروع به خواندن این دعا کردم، به لطف پروردگار و دعای مادر هر سال به حج میروم. البته یکی دو سال هم که وقفه افتاد، به من گفتند بیا و دعا اجابت شد، ولی به دلیل مشغله کاری نتوانستم بروم.
* به نظر شما سفر به صورت شخصی با سفر ماموریتی چه تفاوتهایی دارد؟
در روایات آمده که خدمت کردن به حاجیان فضیلت زیادی دارد. ائمه(ع) هم در حد توان به حاجیان خدمت میکردند. وصف این فضیلت را فقط معصومین و خود خدا میدانند. البته من خودم را جزء خادمها حساب نمیکنم؛ ما از هیچ کمتریم و به همین امید دلخوشیم. گروههای کاری که از طرف صدا و سیما به حج میروند، اگر در تهران بمانند صرفه مادی بیشتری خواهند داشت ولی تفاوت در بردن «حَظِّ» معنوی است، ما به این سفر میرویم تا آن معنویت را درک کنیم. چشمهای عاشق که گزارشهای ما را میبینند، با جانِ دل سفر میکنند. ما که واسطه و مرکب این سفر دلی هستیم، اول باید در خودمان زمینه این سفر را ایجاد کنیم. اگر واقعاً بخواهیم بهره ببریم، باید این حس را درک کنیم. من خودم عملهی پیغمبرم و میخواهم در آنجا نوکری ایشان را کنم. من برای خدمت به آنجا میروم. البته گفتن این جمله بزرگتر از دهان من است و امثال آیتا... بهجتها این عنوان را به خودشان نسبت میدهند. ما که در برابر آنها خیلی کوچکیم، ولی ایشان آنقدر بزرگوارند که ما را هم میبینند. ما باید در این سفر حال خوش داشته باشیم و این حال خوش را به مردم منتقل کنیم. خدا توفیق داده که در امر رسانه، تخصصی داشته باشیم، تا بتوانیم این سفر و حال و هوا را به مردمی که در حج حضور ندارند، منتقل کنیم و آنها با پای دلشان بروند.
* این ماموریت مانع انجام اعمال و مناسک شما نمیشود؟
چرا، صد البته. من در سفر تمتع بودم، همه در عرفات دعای عرفه میخواندند و حال و هوای معنوی گرفته و با مداح همراهی میکردند. این سوژه کار ما میشود. باید این تصاویر را ضبط کنیم و این حس و حال ر انتقال دهیم. اگر من هم بخواهم در این حال و هوا قرار بگیرم، تصویرهای ویژه را از دست میدهیم. ولی آنقدر روایات از بزرگان دین درباره این خدمت کردن به حاجیان و خدمت به مردم و اجر معنوی آن گفتهاند که ما بدون افسوس مشغول کار میشویم. در حدیثی از پیامبر(ص) میفرمایند:«مردم خانوادهی خدا هستند.» ما داریم به خانوادهی خدا خدمت میکنیم. مثل این است که کسی فرزند شما را تکریم کند چه حسی پیدا میکنی؟ میگویی بر من هم واجب است به او احترام بگذارم. در قرآن داریم که اگر کسی شما را تکریم و تهیت کرد، شما بهترش را انجام دهید و چند برابر او را تکریم و تهیت کنید. وقتی خدا این را میگوید، یعنی خودش هم اینگونه عمل میکند. بچههایی که در آنجا زحمت میکشند، توسط فرشتگان و خدا دیده میشوند. حالا فرصت اینکه در گوشهای بنشینیم و با خدا راز و نیاز کنیم، گرفته شده است، ولی فرصت بهتری فراهم شده و کار ما قطعاً از چشم خدا دور نمیماند. دوربین ما به میلیونها نفر حال معنوی را منتقل میکند، که این کار بزرگی است.
* خاطرهای از این سفر به یاد دارید؟
از اول تا آخر سفر حج خاطره است. وقتی در سفر حج لباسهای دنیایی را در میآوری و لباس سفید میپوشی که مانند لباس آخرت توست، یعنی خدا بیرنگی و بیآلایشی را به همه رنگها ترجیح میدهد. پس باید حواست باشد که دوباره در زرق و برق دنیا غرق نشوی. این لحظات قشنگیهای خاص خودش را دارد.
پارسال در سرزمین منا بودیم. روی پلی خم شدم که جمعیت پایین را ببینم. مقداری پول از جیبم افتاد. ارتفاع این پل زیاد بود و شلوغی طوری بود که نمیتوانستم از جایم تکان بخورم. یکی از حاجیان این صحنه را دید، پول را در بطری آبی انداخت و به بالا پرت کرد. چندباری بطری را انداخت که نتوانستیم بگیریم و آخر هم روی لبه پل گیر کرد. گفتیم این پول قسمت ما نیست و باید اینجا بماند تا ما سال بعد هم بیاییم. حالا امسال میرویم ببینیم پول آنجا هست یا نه!
من در این سفر حواسم متمرکز سوژهها میشود، قصدم زیارت نیست. ما صرف زیارت نمیرویم، به عنوان خدمتگزار و کارگزاران حج صدا و سیما میرویم. وقتی خوب کار کنیم خود آقا رسول ا...(ص) مزد ما را میدهد. باید فرهنگ و روح حج را گسترش دهیم. با صحبتهایی که با دوستان و تهیهکننده برنامه روضه رضوان داشتیم، تصمیم داریم روی بحث اسرار و روح حج کار کنیم. امروزه رسانههای بیگانه و دشمنان اسلام در پی سخره گرفتن احکام اسلام هستند. حج یک کنگره بینالمللی است. مسلمانان از تمام قارهها در مکه جمع میشوند و همه رسانهها تحت شعاع قرار میگیرند. در این حال خیلیها قصد مسخره کردن دارند. ما سعی داریم با جلوههای بصری و ترفندهای رسانهای این اسرار زیبا و معنویات را،به اندازه بضاعت خودمان،به تصویر بکشیم. شاید کتابی در مورد اسرار حج در همه خانهها در دسترس نباشد، ولی رسانه تلویزیون در دسترس همه مردم است. وقتی همه به دور کعبه طواف میکنند، خیل عظیمی از مردم را میبینی که بین آنها از با سواد و بی سواد، علامه و دکتر و پروفسور و مخترع و وزیر و همه جور آدم، به دور خانه خدا طواف میکنند. این صحنه تکاندهنده است. خدا چگونه میتواند به همه این آدمها بفهماند که فقط «ا... اکبر است» و بقیه همه فقیرند. خدا حج را برای یادآوری بزرگی خودش قرار داده است.
* چه هدیه ای می خواهید از این سفر نصیبتان شود؟
در مدینه دنیایی خاص داری. متوسل به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میشوی و میتوانی دنیا و عقبای خود را آباد کنی. ولی وقتی از مدینه خارج میشوی انگار وقتت تمام شد و مُردهای؛ باید دوباره متولد شی و جواب بگیری. پس به خدا میگویی: «لبیک، من آمدم. سر از قبر برداشتم.»باید ببینی خدا هم به تو لبیک میگوید؟ امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) جملات تکاندهندهای دارند؛ خدا به بعضی میگوید:« لا لبیک» که آدم را میترساند. این حرف بزرگان است که من کتابهایشان را خواندهام. حقیقت حج این است که شما کفن پوش میشوی و حرکت میکنی. خوش به حال آنها که وقتی این لباس را میپوشند فکر و اندیشهشان را به آن سمت سوق میدهند. این لباس فقط صورت قصه است. فردای قیامت همین انسانها در صحرای محشر جمع میشوند. هرکسی هم متفاوت ظاهر میشود و بهره خودش را میبرد.
رشتهای بر گردنم افکنده دین/ میکشد هرجا که خاک پای اوست